مجتبی امانی مهمترین مبحث داخلی رژیم صهیونیستی، بحث تامین امنیت و جلوگیری از شتاب قدرت گرفتن مقاومت در منطقه است. همواره این موضوع در صدر اولویتهای دولتهای این رژیم قرار دارد. مساله افزایش قدرت گرفتن مقاومت همواره یكی از عوامل كنار گذاشتن دولتها در این رژیم و جلوگیری از آن شعار انتخاباتی رقبا برای پیروزی در انتخابات بوده است. امروز هم رقابتهای میان نتانیاهو و مخالفانش عمدتا بر محور عدم توفیق رژیم اشغالگر در سركوب مقاومت ملت فلسطین است هر چند ممكن است بهانههایی مختلف برای رقابت سیاسی جاری در سرزمینهای اشغالی مطرح شود اما نهایتا اولویت هر دسته و گروه سیاسی برای رسیدن به قدرت، چیزی جز سركوب فلسطینیان و گسترش اشغالگری نیست. با این رویكرد اگر نگاه بكنیم، تفاوتی میان نتانیاهو و دیگران وجود ندارد. تغییر دولت در رژیم صهیونیستی به این معناست كه افراد و دار و دسته جدیدی بخواهند بخت خودشان را در موضوع سركوب فلسطینیان و شكست مقاومت آزمایش كنند تا بتوانند نظر مجموعه اشغالگران را به سمت خودشان برای انتخابات بعدی جلب كنند. من بعید میدانم كه این موضوع استراتژیك از دستور كار هیچ دولتی در رژیم اشغالگر خارج شود هر چند كه ممكن است، گروههای مختلف رویكردهای تاكتیكی متفاوتی داشته باشند. متهم كردن رقیب به تعلل و بیتدبیری در مواجهه با گروههای مقاومت همواره اصلیترین شعار و ابزار رقابتی برای انتخابات و جلب آرای صهیونیستها مطرح است و نفتالی بنت هم از این دایره مستثنا نیست. باید توجه داشت كه رژیم صهیونیستی به این دلیل كه خودش را در منطقه تنها میبیند و از سوی كشورهای اسلامی خود را محاصره شده تلقی میكند همواره تلاش میكند كه در داخل از بروز اختلافها جلوگیری كند و موجودیت این رژیم در مقابل تهدیدهای پیرامونی، متحد و یكدست باقی بماند. اما به رغم این تلاشها برای اتحاد شاهد ظهور گروههای فكری مختلف هستیم كه تعدادی از آنها بر مبنای مصلحتسنجی و برای اینكه از بعضی خواستههای آرمانی صهیونیسم باید عقبنشینی شود، خواهان نوعی به زعم خودشان سازش با طرفهای منطقهای هستند. مفهوم سازش با مفهوم زمین در برابر صلح پیوند مستقیم دارد. گروههای تندرو در درون این رژیم هر شكل از سازش را خلاف تعلیمات و دستورات دینی خودشان میدانند و حاضرند برای جلوگیری از قدرت گرفتن چنین رویكردی دست به اقدامات خشونتآمیزی بزنند كه قتل اسحاق رابین، نخستوزیر اسبق از جمله همین اقدامات تلقی میشد. مجموعه تشكیلدهنده رژیم صهیونیستی و قوه تصمیمساز این رژیم تلاش میكند تا چنین اختلافهایی را از ریشه محو كند چراكه معتقد است هر گونه شكاف داخلی، اساس موجودیت این رژیم را مورد تهدید جدی قرار میدهد. هشدارهای دستگاههای امنیتی رژیم برای جلوگیری از بروز این اختلافنظرها و دعواها در مورد سازش در همین راستاست كه نگرانی هسته اصلی رژیم از بروز و ظهور هر گونه اختلاف نظر و شكاف داخلی را نشان میدهد. رژیمی كه در داخل درگیر باشد و در بیرون هم درگیر باشد قطعا مقصد خوبی برای مهاجرت یهودیان خارجی محسوب نمیشود و بلكه مهاجران كنونی را هم به بازگشت به سرزمینهای اصلیشان ترغیب میكند. چنین روندی، اصلیترین تهدید موجودیتی علیه ماهیت اشغالگر رژیم اسراییل محسوب میشود. در طول 3 دهه گذشته امنیت داخلی در اسراییل به شدت كاهش یافته است. گروههای مقاومت در منطقه هر روز نسبت به گذشته قدرتمندتر شدهاند و توان نفوذ و اعمال قدرت خودشان را تا قلب مناطق اشغالی گسترش دادهاند و از سوی دیگر درون سرزمینهای اشغالی هم شكستهای مكرر در جنگها با گروههای مقاومت، اختلافات و شكافها افزایش یافته است و جامعه به دو قطب تقسیم شده كه یكی دیگری را به سازش و یكی دیگری را به تندروی متهم میكند. گمانهزنیها در مورد تغییر حاكمیت رژیم بعد از ١٢ سال حاكمیت مستمر بنیامین نتانیاهو بار دیگر این اختلافات را به عرصه علنی سیاست در اسراییل بازگردانده است و هواداران دو قطب سیاسی در این رژیم به تدریج مسائل خود را به سطح خیابانها میآورند. اظهارنظر مقامهای امنیتی رژیم صهیونیستی در مورد اظهار نگرانی از گسترش خشونتهای داخلی مطابق واقعیت میدانی است و آنچه موجودیت این رژیم را همزمان با تهدیدهای خارجی در معرض تهدید قرار داده همانا اختلافهای داخلی ناشی از این دو نوع تفكر است.
نظرات